Tuesday, February 19, 2008

قربان چشمان سیاه او رفته بود قبل ازسلام یا هر سخن و کلیشه ای ... نامه از ابتدا بوی پایان میداد ، اتمام چیزیکه زمانی سرشار بود ، غم از سنخ آرامش و بزرگی ... بغض بی کینه . توقف . نخواستن . لبخند . خاطره . خاطره ها . د

No comments: