من از رویاهام به خاطر اینکه گاهی با واقعیت اشتباه می گیرمشون عذر می خوام . بعضی از المان های گذشته... تو خواب و بیداری ... گاهی یک فرشته... فقط حیف که تخت جدیدم ناراحته و مهره های کمرمو اذیت می کنه ... اینه که شاید قیافم یکم تو خواب عبوس به نظر برسه ... و تو بیداری سکسی و جذاب ... من صبحها راحت تر مرتکب حماقت میشم ... باید برم شیراز تا حالم خوب شه .... کاراکاس برام سمّه !... یکی بود که آواز می خوند ... یادمه کنار خواجو ... ترانه های قدیمی ... من از رویاهام به خاطر اینکه گاهی با واقعیت اشتباه می گیرمشون عذر می خوام .
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment