Tuesday, July 31, 2007
Friday, July 27, 2007
باید تیکه های زندگیمو بذارم کنار هم تا ببینم همه چی از کجا درست شد !!!! همش تقصیر اون مرتیکه روانپزشک سماواتی بود . هرچی عکس تو زندگیم داشتم از رو سی دی های سنگیم چیکوندم رو هارد و تاریخ همشونو ( اسمشونو) اصلاح کردم بعد ریختم کنار هم فولدرارو و بعد سال به سال جداشون کردم و بعد تیکه های درهم برهم زندگیم تو مخم دیفرگ شد !!!! آخیش خدا ویندوز رو عمر بده که خاطرات آدمو سُرت می کنه
Friday, July 20, 2007
عشق سوی فقر در بگشایدت فقر سوی کفر ره بنمایدت
عشق را با کافری خویشی بود کافری خود مغز درویشی بود
چون تو را این کفر و این ایمان نماند این تن و دل گم شد و این جان نماند
بعد از آن مردی شوی این کار را مرد باید اینچنین اسرار را
پای در نه همچو مردان و مترس در گذر از کفر و ایمان و مترس
چند ترسی دست از طفلی بدار باز شو چون شیرمردان پیشکار
گر تو را صد عقبه در کار اوفتد باک نبود چون درینراه اوفتد
عطار
منطق الطیر
عشق را با کافری خویشی بود کافری خود مغز درویشی بود
چون تو را این کفر و این ایمان نماند این تن و دل گم شد و این جان نماند
بعد از آن مردی شوی این کار را مرد باید اینچنین اسرار را
پای در نه همچو مردان و مترس در گذر از کفر و ایمان و مترس
چند ترسی دست از طفلی بدار باز شو چون شیرمردان پیشکار
گر تو را صد عقبه در کار اوفتد باک نبود چون درینراه اوفتد
عطار
منطق الطیر
به دلیل ادا اصول پرشین بلاگ من هم اومدم اینجا وگرنه من و هجرت فقط پاهامون مثل هم پرانتزیه و ادای همو در نمیاریم . شنیدم اینجا نقطه که میذادی تا چیز دیگه ای ننویسی نقطه هه نمیاد آخر خط !!! ههه پس بشاش به اون نقطه دیگه
Subscribe to:
Posts (Atom)