Sunday, July 20, 2008
هامون اینبار از دریا بر نگشت.من و خسرو و هامون و علی عابدینی و مهدی خرم ودرکه و تار و صبح های جمعه و سیگار پیچستون و درخت خرمالو و خورشت مرغ و بادمجون وگربه حیاط پشتی و تبریزی های بلند وبارون و فندک زیپو ومهمونای ناخونده وخونده وخیال و خیال و هامون و من و خیال و ... هامونم مُرد ، باید یه فکر اساسی کرد، آزمودم عقل دور اندیش را بعد از این دیوانه سازم خویش را آقای دکتر
Subscribe to:
Posts (Atom)